گرگین خان گرجیان
و
فتنه میرویس افغان
شهر قندهار سرچشمه بدبختی ایران به شمار میرفت، گاهی در زیر فرمان شاهان مغول هندوستان و زمانی به فرمان شاهان ایران بود.
شاه حسین فرزند شاه سلیمان به تخت نشست، وی سلطنت خود را در اختیار خواجهسرایان قوی شده گذارد. خواجهسرایان هم، مانند وزراء به اندازهای در نفاق و تفرقه به سر میبردند که حکم دو گروه رقیب را داشتند و همشان این بود که مقامات گروه مقابل را واژگون کنند، سخن رایج روز در دربار و استانها گسترش خرافات و نفوذ رمالهای ملا نما، تحریکات، راهزنیها و ستمگریها بود.
گرجی خان استاندار گرجستان بود. در نظر وی این دودستگیها و تفرقهها پایه حکومت و سلطنت را سست و لرزان میکرد، به این اندیشه افتاد که خود را از زیر چنین دستگاهی آزاد کند و اگر در این نقشه بزرگان قوم با وی مخالفت نمیکردند، بیگمان کامیاب میشد. او برای این شکست و خیانت و شورش ناچار شد بخشایش بخواهد و دوباره فرمانبردار دولت باشد. دربار پس از عفو، وی را به نام استاندار به قندهار فرستاد تا از سرزمین نیاکان خود دور شده باشد.
او در محل خدمت تازه، وفاداری و صمیمیت به کار برد، به افغانها اندرزها و آموزشهایی داد که چگونه رفتار و اطاعت کنند. همین کردار نیک وی، حیثیتش را در دربار بالا برد. از نظرات و برنامههایش یکی حذف میرویس، کلانتر یا پسر نخستین قاضی زادگاه خود بوده، او تنها فردی بود که در آن وقت میتوانست رهبر مردم پریشان و پر تحرک افغان باشد.
اما برای وی میرویس خار راه شمرده میشد، باید او را عاقلانه از سر راه خود بردارد. این اندیشه ....
برای دریافت فایل PDF اینجا کلیک کنید
|